۱۳۸۸ خرداد ۲, شنبه


















فاصله

فاصله
از فاصله خاطرات خوبی ندارم ، حتی فاصله با دشمن را هم نمی پسندم ، چون فاصله از دشمن فرصت پیروزی را از انسان میگیرد 
احساس می کنم همیشه در حال مبارزه هستم چون در تمام زندگی بین من و آنچه دوست داشتم فاصله بود . اما مبارزه با چیزی که دیده نمی شود فقط احساس است و اندیشه ، کی پیروز می شود ؟
زمانهای که احساس می کنم برنده ام بی اختیار گریه می کنم و این است که من را به شک می برد اگر پیروز چرا اشک ؟
اگر شکست چرا احساس ؟
دلم برای همه تنگ شده ، حتی برای خودم 
دلم سفر می خواهد ذهنم آرامش 
فاصله فقط کیلومترها نیست .

۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۸, دوشنبه

۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۱, دوشنبه

سال 1387

به سال 87 فکر کردید ؟
87 خوب شروع نشد و بد تمام شد.
اما بین شروع  و پایان هم اتفاقاتی بود ، کاش می شد آن وسط که نه اما پایانش را تغییر داد .
به حرفهای  مرحوم حسین پناهی فکر می کنم ( دلم می خواد به کودکیم برگردم ... ) اما من می خوام آخر 87 رو عوض کنم ولی بازم نمیشه ، کفشام کوچک نشده اما نمیشه . خدایا کاش این یک مورد  استثناء  داشت . باور کنید به فکر خودم نیستم  

۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۶, چهارشنبه

غیر ممکن

اگر همه آدمها روزی بمیرند ، چه اتفاقی می افتد
.
.
.

مرگ

خیلی جالبه
بهترین راه برای نابودی هر کس ، مهربانی کردن یه او است .






جدید


راحت


نگاه

این تصویر جالبه  ، حرف  داره برای گفتن 

به نگاه ربط داره...

نور

واقعا چه کاری سخت است.

کار در معدن

فیلم سازی

دکتری

خلبانی

تجارت

کارگری

دزدی ! مگه دزدی هم شغل حساب می شود ؟

خبر

سلام
تعدادی از عکس ها رو بدون آرم روی  وبلاگ گذاشته بودم.
چند روز پیش یکی از دوستان با من تماس گرفت و به  خاطر اتفاقی تبرک گفت اما من از چیزی خبر نداشتم و فهمیدم چند نفر از دوستان از این عکسها بدون اجازه من استفاده کردند.
اگر عکس من در حدی باشه که بتونه کسی رو شاد کنه برای من یک اتفاق خوب محسوب میشه اما قشنگ تر این بود که به من هم می گفتند با توجه به این که آدرس ایمل من روی وبلاگ هست.
با توجه به این اتفاق از این به بعد ترجیح میدم تمام عکسها با آرم روی  وبلاگ باشند تا اگر عزیزان عکسی رو لازم داشتند با من هم تماس بگیرن تا در جریان باشم .
هادی غضنفری