۱۳۸۸ خرداد ۲, شنبه

فاصله

فاصله
از فاصله خاطرات خوبی ندارم ، حتی فاصله با دشمن را هم نمی پسندم ، چون فاصله از دشمن فرصت پیروزی را از انسان میگیرد 
احساس می کنم همیشه در حال مبارزه هستم چون در تمام زندگی بین من و آنچه دوست داشتم فاصله بود . اما مبارزه با چیزی که دیده نمی شود فقط احساس است و اندیشه ، کی پیروز می شود ؟
زمانهای که احساس می کنم برنده ام بی اختیار گریه می کنم و این است که من را به شک می برد اگر پیروز چرا اشک ؟
اگر شکست چرا احساس ؟
دلم برای همه تنگ شده ، حتی برای خودم 
دلم سفر می خواهد ذهنم آرامش 
فاصله فقط کیلومترها نیست .

هیچ نظری موجود نیست: